کتاب من میترا نیستم ، روایتی است از زندگی دختری نوجوان و انقلابی به نام زینب کمایی که در ابتدای دهه شصت و در کوران تحرکات شوم سازمان منافقین به دلیل فعالیتهای مذهبی و سیاسیاش مورد خشم و کینه اعضای این گروه قرار می گیرد.
او شهیدی است که تنها به جرم داشتن حجاب و شرکت در راهپیمایی علیه بدحجابی توسط منافقین به شهادت رسید.
این کتاب متن تکمیلشده «راز درخت کاج» اثر خانم معصومه رامهرمزی است.خانم رامهرمزی کتاب اول را در سال ۱۳۸۸ با اطلاعاتی کلیتر به چاپ رسانده بود، اما بعد از نوشتن زندگینامه شهید کمایی به دلیل ابهامات موجود در کتاب پس از گذشت یک دهه از چاپ آن مجدداً به تحقیق و پژوهش پیرامون زندگی شهید زینب کمایی پرداخته و پس از تکمیل اطلاعات کتاب «من میترا نیستم» را تدوین کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
شب اول فروردین سال 1361 زینب بلند شد چادرش را سر کرد و برای نماز جماعت به مسجد المهدی در خیابان فردوسی رفت . او معمولا نمازهایش را در مسجد می خواند . تلویزیون روشن بود و شهلا و شهرام برنامه سال تحویل را تماشا می کردند .
دلم نیامد با زینب مخالفت کنم و از او بخواهم که مسجد نرود . زینب مثل همیشه به مسجد رفت .
بیشتر از نیم ساعت از رفتن زینب به مسجد گذشت و او برنگشت . نگران شدم . پیش خودم گفتم ” حتما سخنرانی یا ختم قرآن به خاطر اول سال تو مسجد برگزار شده و به همین خاطر زینب دیر کرده .
بیشتر از یک ساعت گذشت . چادر سرم کردم و به مسجد رفتم . نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم . در دلم غوغا بود . وارد مسجد شدم هیچ کس در حیاط و شبستان نبود . نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند . با دیدن مسجد خالی دست و پایم را گم کردم : ” یعنی چی ؟ زینب کجا رفته ؟
هوا تاریک بود و باد سردی می آمد . یعنی زینب کجا رفته بود ؟ او دختری نبود که بی اطلاع من جایی برود . بدون اینکه متوجه باشم و حواسم به دور و برم باشد خیابان های اطراف مسجد را گشتم . چشمم دنبال یک دختر چادری باریک و بلند بود .
کتاب من میترا نیستم در 224 صفحه با شابک 9786229915325 در فروشگاه نشر هادی عرضه شده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.